نقش باورهای خرافی شاه سلطان حسین در سقوط صفویه:

ساخت وبلاگ

بی‌تدبیری و باورهای خرافی شاه سلطان حسین، خود زمینه نابودی وی و سلطه افغان‌ها بر خاک ایران و نابودی سلطه صفویه را فراهم ساخت و وی بالاخره با دست خود در سال ۱۱۲۵ تاج و تخت سلطنت را به محمود افغان واگذار کرد.

در زمان شاه سلطان حسین نیز نفوذ دعانویس ها و منجمین در دربار و افراط و خرابکاری آن‌ها در امور درباری و کشوری، به وضوح مشاهده شده است. آورده‌اند:
«تمام مشغولیت شاه سلطان حسین در زمان حکومتش این بود که به جای سپهسالاران افرادی چون منجمان، حکیمان و دعا نویس ها را به دور خود نشاند و درباره مسائل بسیار جزئی و پیش پا افتاده به بحث بپردازند.

مثلا در غیرموقع فصل سال، برای شاه خربزه می‌آورند. این جماعت تشکیل جلسه می‌دادند و حکیم‌باشی بر روی سرد و گرم بودن یا قابض و مسهل بودن آن نظر می‌داد و منجم هم برای قاچ کردن و خوردن خربزه اسطرلاب می‌انداخت و مورد ساعت سعد و نحس را مطرح می‌کرد و دعانویس ها نیز به لحاظ شرعی حرام یا حلال بودن خربزه را بررسی می کردند.

در برخی مواقع، شاه به پیشگویی منجمان اکتفا نمی‌کرد و خود اوامری صادر می‌نمود، به عنوان مثال شاه سلطان حسین در چگونگی مقابله با افغان دستور پخت آبگوشتی سحرآمیز را داد و چنین می‌پنداشت که پس از اطعام سپاهیان، آنان به صورت نامرئی مبدل خواهند شد و در نتیجه مزیتی عظیم بر دشمن خواهند یافت.

آبگوشت باید در ظرفی تهیه می‌شد که در هر یک از آن‌ها دو پاچه بز نر با ۳۲۵ غلاف سبز نخود و تلاوت ۳۲۵ تشهد توسط دوشیزه‌ای بر سر آن خوانده می‌شد و این سفارش‌هایی بود که به شاه برای پخت این آبگوشت سحرآمیز داده بودند.
(ر. ک: انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ص۱۵۸)

بنا به گفته زرین‌کوب، رسوخ اینگونه خرافات را همراه با انس و علاقه به تقالید موروث و خوش‌باوری ساده‌لوحانه‌ای که مانع از عادت کردن به تفکر بود، در تمام طبقات شایع کردند و اذهان عام را آماده قبول و حتی دفاع و توجیه تعصب‌آمیز و برخورد با هرگونه دعاوی غریب و خیال‌انگیز را غیرممکن ساخت.
(ر.ک: روزگاران، ص۸۳)

+ نوشته شده در  دوشنبه هفدهم مهر ۱۴۰۲ساعت 20:35&nbsp توسط ع.ب  | 

بصیرتنا...
ما را در سایت بصیرتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsirtnaa بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 11:47